فهرست مطالب

نشریه سوخت و ساز و فعالیت ورزشی
سال سوم شماره 1 (بهار و تابستان 1392)

  • تاریخ انتشار: 1392/04/08
  • تعداد عناوین: 7
|
  • نادر شوندی، عباس صارمی، سعیده طبیبی راد صفحات 1-10
    هدف
    اختلال آندوتلیال به عنوان یک رویداد کلیدی در پیشرفت و توسعه آترواسکلروزیس در نظر گرفته شده است. از طرف دیگر بیماری دیابت نیز با اختلال آندوتلیال همراه است. از میان عامل های اختلال آندوتلیال می توان به مولکول چسبان سلول های عروق اشاره کنیم. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر تمرین هوازی بر مولکول محلول چسبان سلول های عروق و شاخص مقاومت انسولین در زنان مبتلا به دیابت نوع 2 است.
    روش پژوهش: 16 نفر زن مبتلا به دیابت نوع 2 (سن 87/7±81/50 سال، وزن 27/15±82/75 کیلوگرم) به طور تصادفی در 2 گروه هوازی (11نفر) و کنترل (5 نفر) قرار گرفتند. گروه هوازی به مدت 8 هفته، 3 جلسه در هفته و هر جلسه 6045 دقیقه با شدت 60% HRR به فعالیت پرداختند. نمونه های خون جهت اندازه گیری سطوح سرمی VCAM1 و انسولین در 2 مرحله، پیش آزمون و پس آزمون پس از 1210 ساعت ناشتایی تهیه شد. برای بررسی نتایج از آزمون های t مستقل و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که بین گروه هوازی و کنترل تفاوت معنی داری در سطوح سرمی VCAM1 مشاهده شد (05/0P≤). همچنین بین سطوح سرمی VCAM1 با مقاومت انسولین به دنبال تمرینات هوازی ارتباط وجود دارد (729/0=r).
    نتیجه گیری
    هشت هفته تمرین هوازی احتمالا می تواند باعث کاهش مولکول چسبان سلول های عروقی شده و این کاهش با مقاومت انسولینی رابطه مستقیمی دارد. کاهش مقاومت انسولین به همراه کاهش مولکول چسبان احتمالا باعث کاهش بیماری های قلبیعروقی در افراد مبتلا به دیابت نوع 2 می شود.
    کلیدواژگان: تمرین هوازی، مولکول چسبان سلول های عروقی، شاخص مقاومت انسولین
  • تهمینه سعیدی ضیابری، حمید محبی، محمدحسن هدایتی امامی صفحات 11-20
    هدف
    اپلین یک ادیپوکین است که با مقاومت به انسولین و دیابت نوع 2 ارتباط نزدیکی دارد. در مطالعه حاضر اثر یک برنامه تمرین هوازی بر سطوح اپلین پلاسما و مقاومت به انسولین در زنان سالم دارای اضافه وزن بررسی شد.
    روش پژوهش: در تحقیق حاضر 18 زن سالم به طور تصادفی انتخاب و در دو گروه تمرین (9 نفر، سن 22/6±45 سال، شاخص توده بدنی 61/2±17/26 کیلوگرم بر متر مربع) و کنترل (9 نفر، سن 14/3±88/42 سال، شاخص توده بدنی 58/2±14/27 کیلوگرم بر متر مربع) در این مطالعه قرار گرفتند. آزمودنی های گروه تمرین 8 هفته برنامه دویدن و پیاده روی را 3 جلسه در هفته با شدت 6070 درصد حداکثر ضربان قلب بیشینه اجرا کردند. قبل و بعد از برنامه، درصد چربی بدن، شاخص توده بدن، نسبت دور کمر به لگن و همچنین سطوح اپلین، انسولین و گلوکز پلاسما و شاخص مقاومت به انسولین پس از 12 ساعت ناشتای شبانه اندازه گیری شد.
    یافته ها
    تغییرات معنی داری در سطوح اپلین، انسولین، گلوکز پلاسما و شاخص مقاومت انسولینی گروه ها نسبت به آزمون اولیه و بین گروه ها مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد تمرین با شدت پایین تا متوسط یا کاهش توده چربی بدن نمی تواند اثر قابل ملاحظه ای بر مقادیر اپلین خون و مقاومت به انسولین در زنان سالم دارای اضافه وزن داشته باشد، در حالی که ممکن است سطوح اپلین با تغییر در سطوح انسولین یا شاخص مقاومت انسولینی تغییر کند.
    کلیدواژگان: آدیپوکین، کاهش وزن، اپلین پلاسما، تمرین هوازی
  • عباس علی گایینی، آیدا بهرامیان، محسن جاویدی صفحات 21-32
    هدف
    دیابت ملیتوس، سندرومی متابولیکی است که با افزایش گلوکز خون ناشی از کمبود انسولین و یا کاهش حساسیت انسولینی بدن مشخص می شود. شرایط التهاب مزمن در بیماری دیابت با بیان آنزیم COX2 همراه است. از متابولیت های مهم و موثر این آنزیم در هموستاز قلبی عروقی TXA2 و PGI2 می باشد. پروستاسایکلین رگ گشای قوی دیواره عروقی و مانع انباشت پلاکت هاست و ترومبوکسان A2 سبب انقباض و تکثیر عضلات صاف، انباشت و تغییر شکل پلاکت ها می شود. پژوهش حاضر به بررسی تاثیر 8 هفته فعالیت ورزشی مقاومتی بر بیان آنزیم COX2 و متابولیت های آن شامل TXA2 و PGI2 در موش های صحرایی نر ویستار دیابتی می پردازد.
    روش پژوهش: در مطالعه ای تجربی تعداد 24 سر موش صحرایی ویستار به دو گروه تمرین مقاومتی (12=n) و کنترل (12=n) تقسیم شدند. پروتکل تمرین مقاومتی شامل یک ست 10 تکرار بالارفتن از نردبان تمرینات مقاومتی همراه با وزنه متصل به قاعده دم (7570 درصد حداکثر ظرفیت حمل وزنه هر موش صحرایی) سه جلسه در هفته و به مدت 8 هفته بود. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین موش ها بی هوش شدند و خون گیری از قلب انجام شد، سپس قلب موش برداشته شد و بطن چپ جداسازی شد و برای سنجش متغیرهای COX2، TXA2، PGI2 مورد استفاده قرار گرفت. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از نرم افزار SPSS 16 انجام شد.
    یافته ها
    نتایج آزمون تی مستقل نشان داد تمرین مقاومتی موجب کاهش معنی دار گلوکز پلاسما شده است (05/0≥P)، اما میزان انسولین پلاسما بین گروه ها تفاوت معنی داری نداشت. همچنین، نتایج آزمون تی نشان داد تمرین مقاومتی موجب تغییر معنی دار میزان PGI2 و TXA2 در مقایسه با گروه کنترل نشده است. با وجود این، میزان COX2 در گروه تمرین مقاومتی (69/41±09/296) در مقایسه با گروه کنترل (8/26±8/252) در حد معنی داری افزایش داشته است (05/0≥P).
    نتیجه گیری
    نتایج پژوهش نشان می دهد 8 هفته تمرین مقاومتی در موش های صحرایی ویستار دیابتی تاثیر بارزی بر عوامل تحریکی و مهاری آسیب عروق قلبی ندارد و به نظر می رسد پروتکل یادشده تاثیری بر آسیب رگ های مویین قلبی ندارد. به دلیل کمبود اطلاعات در این زمینه پژوهشگران مطالعات بیشتر را اجتناب ناپذیر می دانند.
    کلیدواژگان: آنزیم سیکلواکسیژناز2، پروستاسایکلین، ترومبوکسان A2، گلوکز خون، تمرین مقاومتی
  • سیروس چوبینه، بابک عبادی شیرمرد، لیلی کریمی صفحات 33-45
    هدف
    مطالعه حاضر تاثیر یک ماه روزه داری بر قند خون ناشتا، TC، TG، HDL، LDL، VLDL، اوره، کراتینین، آنزیم های کبدی SGOT، SGPT، ALP، hsCRP، وزن بدن، وزن چربی و وزن بدون چربی بدن مورد بررسی قرار داد. 14 مرد فوتبالیست سالم (با انجام فعالیت ورزشی منظم در طول ماه مبارک)، در این تحقیق داوطلب شدند.
    روش پژوهش: آزمودنی ها به دو گروه 7 نفره روزه دار (سن: 83/3±61/22 سال، قد: 33/6±12/174 سانتی متر و وزن: 052/15±6/69 کیلوگرم) و کنترل (سن: 54/3±7/24 سال، قد: 44/5±98/172 سانتی متر و وزن: 15/10±74/67کیلوگرم) تقسیم شدند و در طی دو وهله (یک روز مانده به ماه رمضان و در روز 29) از آنها خون گیری به عمل آمد. در وهله اول، نمونه های خونی در ساعت 10 صبح (پس از 12 ساعت ناشتایی) و در وهله دوم (روز29)، به فاصله 12 ساعت پس از صرف آخرین وعده غذایی (ساعت 17) جمع آوری شدند. پس از اطمینان از توزیع طبیعی تمام داده ها (آزمون ks)، از آزمون تی همبسته برای مقایسه داده ها در سطح اطمینان 05/0 استفاده شد.
    یافته ها
    در هیچ یک از گروه ها، یک ماه روزه داری تاثیر معنی داری بر هیچ کدام از فاکتورهای مورد مطالعه، نداشت.
    نتیجه گیری
    در پایان نتیجه گیری می شود که اگر مقدار دریافت کالری و فعالیت بدنی روزانه تغییر چندانی نداشته باشد، احتمالا به دلیل سازگاری قبلی ورزشکاران، روزه داری سبب هیچ گونه پیامد ناخوشایندی بر سلامتی ورزشکاران نخواهد شد.
    کلیدواژگان: روزه داری، فاکتورهای خونی، وضعیت آنتی اکسیدانی
  • رضا رضایی شیرازی، فاطمه حسینی صفحات 47-58
    هدف
    هدف از این تحقیق مقایسه تاثیر 8 هفته تمرینات هوازی تداومی و تناوبی بر سطوح استراحتی ویسفاتین و مقاومت به انسولین مردان چاق 17 تا 25 سال بود.
    روش پژوهش: 50 مرد چاق سالم (سن: 9/3±05/22 سال، وزن: 8/12±85/89 کیلوگرم، قد: 9/10±7/176 سانتی متر) به طور تصادفی به دو گروه تمرین هوازی تداومی و تناوبی تقسیم شدند. آزمودنی ها 5 جلسه در هفته و در هر جلسه به مدت 60 دقیقه با شدت 60 تا 80 درصد در گروه تداومی و 55 تا 85 درصد حداکثر ضربان قلب در گروه تناوبی با چرخ کارسنج فعالیت نمودند. برای تعیین معنی دار بودن تفاوت بین میانگین در پیش آزمون و پس آزمون از آزمون t وابسته و برای تعیین معنی داری پس آزمون بین گروه ها از آزمون t مستقل (05/0≥P) استفاده گردید.
    یافته ها
    یافته های تحقیق نشان داد که 8 هفته تمرین هوازی موجب کاهش معنی دار سطوح استراحتی ویسفاتین در گروه تداومی و تناوبی و مقاومت به انسولین در گروه تداومی و تناوبی می گردد (05/0≥P)؛ این در حالی است که با مقایسه اختلاف میانگین پس آزمون بین گروه ها، در تغییرات سطوح استراحتی ویسفاتین و مقاومت به انسولین تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    به طورکلی، می توان نتیجه گرفت که 8 هفته تمرین هوازی تداومی و تناوبی می تواند در سطوح استراحتی ویسفاتین و مقاومت به انسولین مردان چاق تاثیر داشته و همراه با کاهش شاخص توده بدن، موجب کاهش متغیرهای مورد مطالعه گردد.
    کلیدواژگان: فعالیت ورزشی، گلوکز، انسولین ناشتا، چربی احشایی
  • مهرزاد مقدسی، محدثه سادات نعمت الله زاده ماهانی صفحات 59-69
    هدف
    تاثیر مکمل کراتین بر تغییرات سطح لاکتات خون ناشی از فعالیت ورزشی مورد بحث است. بنابراین هدف تحقیق حاضر بررسی اثر مکمل کراتین بر سطح لاکتات خون به دنبال یک جلسه تمرین هوازی وامانده ساز بود.
    روش پژوهش: 20 مرد جوان سالم (میانگین و انحراف معیار سن 8/0±4/22 سال، وزن 5/8±8/71 کیلوگرم، شاخص توده بدن 5/2±5/23 کیلوگرم بر متر مربع و حداکثر اکسیژن مصرفی 2/7±7/37 میلی لیتر بر کیلوگرم بر دقیقه) به طور تصادفی به دو گروه دارونما (10=n) و مکمل (10=n) تقسیم شدند. آزمودنی ها در گروه مکمل روزانه 20 گرم کراتین به مدت 7 روز و آزمودنی ها در گروه دارونما به همان مقدار آرد گندم مصرف کردند. در مکمل سازی از روش دوسو کور استفاده شد. پس از یک هفته مکمل سازی، از کلیه آزمودنی ها درخواست شد تا در آزمون فعالیت ورزشی هوازی وامانده ساز شرکت نمایند. قبل از فعالیت، بلافاصله، 10 و 20 دقیقه پس از اتمام فعالیت نمونه گیری خونی انجام شد.
    یافته ها
    پس از یک هفته مصرف مکمل کراتین میزان وزن بدن، شاخص توده بدن، توده بدون چربی و سطح کراتین در گروه مکمل افزایش معنی داری یافت (05/0>P). سطح لاکتات خون پس از فعالیت در هر دو گروه به طور معنی داری افزایش یافت (05/0>P). 10 دقیقه پس از اتمام فعالیت، سطح لاکتات خون نسبت به اتمام آزمون در هر دو گروه کاهش معنی داری پیدا کرد (05/0>P) و کاهش در گروه مکمل بیشتر از گروه دارونما بود (05/0>P). روند کاهش سطح لاکتات تا 20 دقیقه پس از اتمام فعالیت همچنان ادامه داشت اما این افزایش در گروه مکمل سریع تر از گروه دارونما بود (05/0>P).
    نتیجه گیری
    به طور کلی مصرف مکمل کراتین ممکن است در دفع سریع تر لاکتات پس از فعالیت موثر باشد هرچند تحقیقات بیشتری در این زمینه نیاز است.
    کلیدواژگان: مکمل کراتین، لاکتات، خستگی، فعالیت هوازی وامانده ساز
  • مرتضی نسترن، بهمن میرزایی، فرهاد رحمانی نیا صفحات 71-80
    هدف
    مطالعات گوناگون نشان داده اند که زمان های استراحتی مختلف اثر معنی داری بر پاسخ های هورمونی، متابولیکی و قلبی عروقی می گذارد. این عامل می تواند به پاسخ های متفاوت آسیب عضلانی منجر شود و اهداف تمرین را دستکاری کند. هدف این پژوهش مقایسه اثر زمان های استراحت بین نوبتی و حرکتی 1 و 3 دقیقه بر شاخص های آسیب عضلانی و حفظ تکرارهای حرکات متوالی بود.
    روش پژوهش: 12 نفر آزمودنی تمرین نکرده (سن 06/2±17/23 سال، قد 55/3±17/175سانتی متر، وزن 26/8±33/67 کیلوگرم و چربی 82/1±67/16 درصد) در دو جلسه فعالیت مقاومتی با دو هفته استراحت بین هر جلسه در این پژوهش شرکت کردند. ترتیب حرکات در هر جلسه شامل جلوپا، جلوبازو با هالتر، پشت پا، پشت بازو خوابیده با هالتر، پرس پا و پرس سینه با شدت 80 درصد 1RM تا سرحد خستگی بود. آزمودنی ها به صورت تصادفی برای زمان های بین نوبتی و حرکتی 1 و 3 دقیقه در هر جلسه فعالیت مقاومتی انتخاب شدند. آنزیم های کراتین کیناز (CK) و آسپارتات آمینوترنسفراز (AST) پیش از آزمون، 24 و 48 ساعت پس از فعالیت مقاومتی اندازه گیری شد. همچنین کوفتگی عضلانی توسط مقیاس شیلاجا (PAS) قبل از شروع فعالیت، بلافاصله، 24 و 48 ساعت پس از فعالیت مقاومتی مورد ارزیابی قرار گرفت. از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، t همبسته و آزمون تعقیبی بونفرونی برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها استفاده شد.
    یافته ها
    غلظت آنزیم های CK، AST در زمان های 24 و 48 ساعت و کوفتگی عضلانی نیز در زمان های بلافاصله، 24 و 48 ساعت پس از فعالیت مقاومتی در هر دو گروه به طور معنی داری افزایش یافت (05/0P≤)، اما تفاوت معنی داری در کوفتگی عضلانی و غلظت آنزیم ها بین دو گروه در زمان های مختلف مشاهده نشد. همچنین نتایج نشان داد که زمان استراحت 3 دقیقه منجر به افزایش تکرارها می شود (05/0P≤).
    نتیجه گیری
    تفاوت حجم کار و حفظ تکرارها در بین زمان های استراحتی مختلف، مستقل از پاسخ های آسیب عضلانی و کوفتگی عضلانی است. همچنین زمان استراحت 3 دقیقه ای منجر به حفظ تکرارها و بازیافت مناسب می شود.
    کلیدواژگان: شاخص های بیوشیمیایی، زمان بازیافت، حجم تمرین
|
  • Pages 1-10
    Aim
    Endothelial dysfunction is considered an important event in atherosclerosis improvement. On the other hand, diabetes is also associated with endothelial dysfunction. Among the endothelial dysfunction factors, vascular cell adhesion molecule can be mentioned. The purpose of this study was the effect of aerobic exercise on VCAM-1 and insulin resistance index in type 2 diabetes women.
    Method
    Sixteen women suffering type 2 diabetes (aged: 50.81±7.87, weight: 75.82±15.27 kg) were randomly divided in aerobic (n=11) and control (n=5) groups. The aerobic group exercised for 8 weeks in 45-60 min sessions 3 time a week with 60% HRR. Blood samples were obtained after 10-12 overnight fasting for measuring VCAM-1 serum and insulin levels at pre-and post-exercise training. Statistical analysis was done by independent t-tests and Pearson correlation coefficient.
    Results
    The results showed a significant difference between aerobic and control groups in VCAM-1 serum levels (P<0.05). Also there exists a relationship between VCAM-1 serum levels with insulin resistance following aerobic exercises (r=0.729).
    Conclusion
    Eight weeks aerobic exercises can probably cause decreasing of vascular cell adhesion molecules and this decrease has a direct relation with insulin resistance. Decreasing of insulin resistance along with decreasing of adhesive molecules can probably decrease cardiovascular diseases in people with type 2 diabetes.
    Keywords: Aerobic exercise, Vascular cell adhesion molecule, Insulin resistance index
  • Pages 11-20
    Aim
    Apelin is an adipokine that is closely related with insulin resistance and type 2 diabetes. In this study, the effect of an aerobic exercise training program was investigated on plasma apelin levels in overweight healthy women.
    Method
    Eighteen healthy women were selected as subjects and were randomly divided into two exercise (n=9 aged 45±6.22 yrs, BMI 26.17±2.61 kg/m2) and control (n=9 aged 42.88±3.14 yrs, BMI 27.14±2.58 kg/m2) groups. Subjects in the exercise group performed 8 weeks running and walking exercise training 3 days a week at intensity corresponding to 60-70% HRmax. Before and after exercise training, body fat percentage, body mass index (BMI), waist to hip ratio (WHR) and plasma levels of apelin, insulin and glucose and HOMA-IR after a 12-hr fasting was measured.
    Results
    No significant changes were observed in apelin, insulin, glucose and plasma levels and also HOMA-IR in two groups comparing to pre-test and between groups.
    Conclusion
    It seems that low to moderate intensity exercise training or decrease of fat mass cannot have significant effects on the amount of blood apelin and insulin resistance in overweight healthy women, though apelin levels may change with changes in insulin levels or insulin resistance index.
    Keywords: Adipokines, Weight loss, Plasma apelin, Aerobic training
  • Pages 21-32
    Aim
    Diabetes mellitus is a metabolic syndrome which is determined by insulin deficiency-induced hyperglycemic or decrease of in body insulin sensitivity. Chronic inflammation conditions in diabetes are associated with Cyclooxigenase 2 enzyme (COX-2) expression. The major metabolites of this enzyme, which play an important role in cardiovascular homeostasis are Prostocyclin (PGI-2) and Tromboxane (TXA-2). However, Prostocyclin is a potent vasodilator and prevents platelet aggregation and Tromboxane causes vasoconstriction, proliferation of smooth muscles and aggregation and remodeling of platelets. The present study investigates the effect of 8 weeks of resistance training on the expression of COX-2 enzyme and its metabolites such as TXA-2 and PGI-2 in wistar diabetic male rats.
    Method
    For this purpose, in an experimental study 24 wistar rats were purchased from Pasteur Institute of Iran and divided into resistance training (n=12) and control (n=12) groups. The resistance training protocol included 8 weeks (3 sessions per weeks) of ten sets of ladder ascending with free weights were attached to the rats’ tails (70 to 75% of maximum capacity of carrying free weights by each rat).The animals were sacrificed 48 hours after the last session of training program and blood samples were taken. After the left ventricle was drained, stimulatory and inhibitory factors were measured and the data was analyzed by t-test via spss16 software.
    Results
    The results of independent t-test showed that there was a significant decrease in blood glucose (P<0.05); however, there was no significant difference in insulin levels among groups. In addition, t-test showed that resistance training did not induce any significant difference in TXA-2 and PGI-2 of training group in comparison with control group. In addition, COX-2 level in resistance training group (296.09±41.69) showed a significant increase compared with control group (252.8±26.8), (P<0.05).
    Conclusion
    The results of the study show that 8 weeks of resistance training does not have any significant impact on stimulatory and inhibitory factors of coronary artery injuries. It appears that the mentioned protocol does not have a significant effect on cardiac microvascular injuries. Due to the lack of information in this area, further study is unavoidable.
    Keywords: Cyclooxigenase 2 enzyme_Tromboxane 2_Prostocyclin 2_Blood glucose_Resistance training
  • Pages 33-45
    Aim
    The present study investigates the effects of one month of fasting Ramadan on some blood variables including fasting blood glucose, TC, TG, HDL, LDL, VLDL, urea, creatinine, SGOT, SGPT, ALP, hs-CRP, body weight, fat weight, and lean body mass.
    Method
    14 healthy male soccer players (who continued their regular exercise program through Ramadan) participated in this study. The subjects were randomly divided into fasting (age: 22.61±3.83 years, height: 174.12±6.33 cm, weight: 69.6±15.052 kg) and control groups (age: 24.7±3.54 years, height: 172.98±5.44 cm, weight: 67.74±10.15 kg). Blood samples were taken on two occasions; the first at 10 am, one day before Ramadan and the second at 5 pm of the 29th (both following 12 hours of fasting). The data was analyzed by a paried t-test (at 0.05 statistical significance level) after the normal data distribution order was verified using the k-s test.
    Results
    One month of fasting had no significant on any of the variables, in any group.
    Conclusion
    It can be concluded that fasting probably because of the previous adaptations, could have no hazardous consequences on athlete health if there is no detectable fluctuations in daily caloric intake and physical activity level.
    Keywords: Ramadan fasting, Blood factors, Antioxidant status
  • Pages 47-58
    Aim
    The purpose of the study was to compare the effect of eight weeks of continuous and intermittent aerobic training on Visfatin and insulin resistance plasma levels in 17-25 years obese males.
    Method
    Fifty participants (age: 22.05±3.9 years; weight: 89.85±12.8 kg; height: 176.7±10.09 cm) were randomly divided into continuous and intermittent aerobic groups. The continuous aerobic group performed the training protocol with 60 to 80 percent of Vo2max and the intermittent aerobic group with 55 to 85 percent of Vo2max for 60 minutes in session, 5 days per week. Fasting plasma Visfatin and insulin levels were measured by ELISA and fasting plasma glucose was measured by a enzymatic method. Insulin resistance was determined by HOMA-IR formula. The significance of the effects of training were assessed by the dependent t-test and post-test significance between groups was assessed using the independent t-test (P≤0.05).
    Results
    Findings have shown that the eight weeks of continuous aerobic training significantly decreased visfatin plasma levels and insulin resistance resting levels (P≤0.05), and the eight weeks of intermittent aerobic training were significantly decreased in visfatin plasma levels (P≤0.05) and insulin resistance resting levels (P≤0.05), but there was no significant decrease between post-tests in visfatin plasma levels and insulin resistance resting levels.
    Conclusion
    The eight-week continuous and intermittent aerobic training programs may effect to reduce visfatin plasma level and insulin resistance resting that related to decrease of body mass index.
    Keywords: Exercise, Glucose, Fasting insulin, Visceral fat.
  • Pages 59-69
    Aim
    The effect of creatine (Cr) supplementation on exercise induced-lactate is still debatable. Thus, the aim of this study was to examine the effect of creatine supplementation on blood lactate levels after an exhaustive aerobic exercise.
    Method
    Twenty healthy young men (age: 22.4±0.8 years; weight: 71.8±8.5 kg; body mass index (BMI): 23.5±2.5 kg/m2; maximum oxygen uptake: 37.7±7.2 ml.kg-1.min-1; mean±SD) were randomly assigned to either a creatine (20 g Cr for 7 days) or a placebo group (same dosage of a glucose polymer) using a double-blind research design. After a week of supplementation, the subjects underwent an exhaustive aerobic exercise. Blood samples were taken before the exercise and immediately, 10 and 20 minute after the exercise.
    Results
    The results showed that body weight, BMI, lean body mass and creatine levels were increased significantly after supplementation in the creatine group (P<0.05). Blood lactate levels increased significantly after the exercise in both groups (P<0.05). Blood lactate levels decreased 10 minutes after the exercise in both groups (P<0.05) and the decrease in the creatine group was greater than in the placebo group (P<0.05). The decrease of blood lactate levels continued to 20 minutes after the exercise (P<0.05) and the decrease in the creatine group was greater than in the placebo group (P<0.05).
    Conclusion
    Creatine supplementation may be effective for faster lactate removal after the exercise. However, additional research is needed.
    Keywords: Creatine supplementation, Lactate, Fatigue, Exhaustive aerobic exercise
  • Pages 71-80
    Aim
    Various studies have demonstrated that different rest intervals has a significant effect on hormonal, metabolic, and cardiovascular responses. This factor can lead to different muscle damage responses and manipulate training goals. The purpose of this study was to compare the effect of 1 and 3 minute rest intervals between sets and exercises on muscle damage and sustainability of repetition in consecutive exercises.
    Method
    12 untrained subjects (aged 23.17±2.06 years, height 175±3.55 cm, weight 67.33±8.26 kg, fat 16.67±1.82 percent) volunteered to participate in this study in two resistance exercise sessions with a 2-week recovery between sessions. Exercises order in each session consisted of front leg extension, biceps curl, leg curl, triceps extension, leg press and bench press with 80% of one repetition maximum (1RM) until fatigue. Subjects randomized for 1 and 3 min rest intervals in each session. The levels of CK and AST were analyzed before, 24 and 48 hours after resistance exercises. Also muscle soreness was evaluated by the Shailaja scale (PAS) at before, immediately, 24 and 48 hours after resistance exercises. Variance analysis with repeated measurment, pair sample t-test and Bonferroni post-hoc were used for statistical analysis of data.
    Results
    CK and AST concentration increased significantly after 24 and 48 hours and muscle soreness also elevated immediately, 24 and 48 hours after resistance exercises (P≤0.05), but no significant difference in muscle soreness and enzymes concentration was found between groups at different time points. The results demonstrated that 3 min rest intervals lead to increased repetitions (P≤0.05).
    Conclusion
    Differences of load volume and sustainability of repetitions at different time points of rest intervals are independent of muscle damage responses and muscle soreness. Also, 3 min rest intervals led to repetition sustainability and appropriate recovery.
    Keywords: Biochemical markers, Recovery time, Exercise volume